
• فطري بودن حجاب :
به نظر ميرسد که عامل اصلي گرايش انسانها، مخصوصاً زنان، به حجاب و پوشش، تأمين يک نياز فطري و دروني به نام حيا و شرم است.شرم، يکي از صفات مخصوص انسان است؛ و انسان تنها حيواني است که اصرار دارد، دست کم، بعضي از اندامهاي خود را بپوشاند.
پروفسور اسوالد شوارتز، طبيب و روانشناس اتريشي، در کتاب روانشناسي جنسي دربارهي احساس شرم در انسانها مينويسد: «علاوه بر مردمشناسي، تجزيه و تحليل روانشناسي نيز ثابت ميکند که احساس شرم، يکي از صفات عمدهي نوع بشر است. هيچ قبيلهي اوليهاي، هر قدر هم بدوي بوده باشد، شناخته نشده است که از خود، شرم بروز ندهد و بچههاي کوچک نيز شرم دارند. در طي دوران رشد بشر و همچنين در خلال رشد افراد، بر وسعت موضوعاتي که مورد حمايت شرم قرار ميگيرند افزوده ميشود. حمايت، وظيفهي مخصوصي است که به عهدهي شرم گذارده شده است. کاملاً معلوم است که شرم، قبل از همه چيز از اعضاي تناسلي و وظايف آنها حمايت ميکند… ادعاي پيشرفت و مدرنيزم خرقهاي بر تن بيخبري از ارزشهاي اساسي است؛ و شرم، نخستين قرباني اين گمراهي اخلاقي است؛ مثلاً نهضت اعتقاد به لختي، نمونهي وحشتناکي از اين ادعاست.»( حداد عادل،1368 ، ص 68)
علاوه بر مطالعات مردمشناسي و روانشناسي جنسي، از مطالعات تاريخي نيز استفاده ميشود که انسان در هيچ مقطعي بدون پوشش زندگي نکرده است؛ و اين مطلب حاکي از وجود شرم و حياي ذاتي انسان است. از آيات مربوط به خلقت حضرت آدم و حوا نيز فطري بودن پوشش و حجاب استفاده ميشود. خداوند در قرآن به انسانها هشدار ميدهد که مواظب باشند مبادا همان گونه که فتنه و فريب شيطان باعث برهنگي آدم و حوا گرديد، موجب فريب و برهنگي آنان نيز بشود:
«يا بَنِي آدَمَ لا يفْتِنَنَّکُمُ الشَّيطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَيکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ ينْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيرِيهُما سَوْآتِهِما».( سوره اعراف، آيه27)
قرآن همچنين از وسوسهي شيطان براي برهنگي آدم و حوا خبر ميدهد:
«فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيطانُ لِيبْدِي لَهُما ما وُرِي عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما».( سوره اعراف، آيه20)
و بالاخره قرآن از کارايي وسوسهي شيطان نسبت به آدم و حوا و خوردن از شجرهي ممنوعه و در نتيجه، آشکار شدن زشتيهاي آدم و حوا و اقدام آن دو به پوشاندن بدن خود با برگ درختان خبر ميدهد:
«فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يخْصِفانِ عَلَيهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ».(سورهاعراف،آيه 22)
از تعابير «ينزع عنهما لباسهما» و «ليبدي لهما ما وري عنهما من سواتهما» در آيات فوق به روشني استفاده ميشود که انسان قبل از ارتکاب خطا در بهشت داراي پوشش بوده است؛ همچنين ازتعبير «طَفِقا يخْصِفانِ عَلَيهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ» نيز استفاده ميشود که به دليل برخورداري آدم و حوا از حيا و شرم فطري، پس از برهنه شدن، فوراً بدن خود را با برگ درختان پوشاندند.البته، علاوه بر عامل فطري که در پيدايش اصل پوشش دخالت اساسي داشته است، عوامل ديگري، مثل محفوظ ماندن بدن از سرما و گرما، گرايش به تجمل و زيبايي، شرايط محيطي، جغرافيايي، قومي و… در پيدايش تعدد و تنوع و مدلهاي مختلف پوشش مؤثر بودهاند.
• ديني بودن حجاب:
حجاب يکي ازاحکام مسلم دين اسلام است که اصل آن ازضروريات ميباشدوآيات و روايات فراواني بر آن دلالت دارد ؛ بنابراين، به دليل شدت وضوح ديني و شرعي بودن حجاب و پوشش، نيازي به بحث دربارهي آن نيست.
• آگاهي زنان و دختران از فوايد حجاب :
بدون ترديدبين آگاهي و اعتقاد بيشتر و عميقتر زنان نسبت به فوايد حجاب و پوشش، و رعايت بيشتر حجاب توسط آنها، رابطهي مستقيمي وجود دارد که نمونهي بارز آن را در حجاب فاطمهي زهرا(س) و ديگر زنان اهل بيت(ع) و اصرار آنان بر حفظ حجاب در شرايط سخت اسارت و اعتراضهاي افشاگرانهي آنها در مقابل هتاکيهاي مخالفان اهل بيت(ع) ميتوان مشاهده نمود.(عباس قمي، نفس المهموم، ص 254) نقش آگاهي زنان نسبت به فوايد و فلسفهي حجاب، در مقابله با نقشه هاي حجابزدايي استعمارگران درمبارزهي مردم الجزاير بادولت استعمارگر فرانسه وهمچنين مقاومت دانشجويان دختر محجبه در مقابل مقررات ضد حجاب حکومت لائيک ترکيه نيز، قابل توجه است.
هدف و فلسفه وجوب حجاب اسلامي :
هدف اصلي تشريع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسيلهي تزکيهي نفس و تقوا به دست ميآيد:
«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» ( سوره حجرات، آيه 13)
بزرگوار و با افتخارترين شما نزد خدا با تقواترين شماست.
«هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يتْلُوا عَلَيهِمْ آياتِهِ وَ يزَکِّيهِمْ وَ يعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
اوست خدايي که ميان عرب امّي (قومي که خواندن و نوشتن هم نميدانستند) پيغمبري بزرگوار از همان قوم برانگيخت، تا بر آنان وحي خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوي و حکمت الهي بياموزد؛ با آن که پيش از اين، همه در ورطهي جهالت و گمراهي بودند.
از قرآن کريم استفاده ميشود که هدف از تشريع حکم الهي، وجوب حجاب اسلامي، دستيابي به تزکيهي نفس، طهارت، عفت و پاکدامني است. آياتي همچون:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ» ( سوره نور ، آيه30)
اي رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که اين بر پاکيزگي جسم و جان ايشان اصلح است.
«وَ إِذا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» ( سوره احزاب، آيه53)
و هرگاه از زنان رسول متاعي ميطلبيد از پس پرده بطلبيد، که حجاب براي آن که دلهاي شما و آنها پاک و پاکيزه بماند بهتر است.
«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يرْجُونَ نِکاحاً فَلَيسَ عَلَيهِنَّ جُناحٌ أَنْ يضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يسْتَعْفِفْنَ خَيرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» ( سوره نور، آيه 60)
و زنان سالخورده که از ولادت و عادت بازنشستهاند و اميد ازدواج و نکاح ندارند، بر آنان باکي نيست که اگر اظهار تجملات و زينت خود کنند، نزد نامحرمان جامههاي خود را از تن برگيرند و اگر بازهم عفت و تقواي بيشتر گزينند، بر آنان بهتر است و خدا به سخنان خلق شنوا و آگاه است.
چون نگاه به نامحرم توسط مردان، باعث تحريک و تهييج جنسي آنان و در نتيجه منجر به فساد ميشود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، به مردان نيز دستور به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر آنان حرام کرده است؛ چنانکه از امام رضا(ع) نقل شده است:
«حُرّم النظر الي شعور النساء المحجوبات بالازواج و غيرهنّ من النساء لما فيه من تهييج الرجال و ما يدعوا التهييج الي الفساد و الدخول فيما لا يحلّ و لا يجمل» ( مجلسي، ص 34)
نگاه به موهاي زنان با حجاب ازدواج کرده و بانوان ديگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه، مردان را برميانگيزد و آنان را به فساد فرا ميخواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شايسته.
از مجموع آيات و حديث فوق به خوبي استفاده ميشود که هدف و فلسفهي وجوب حجاب اسلامي، ايجاد تزکيهي نفس، طهارت و عفت و پاکدامني در بين افراد جامعه، و ايجاد صلاح و پيشگيري از فساد است.
حجاب به عنوان يکي از شعائر برجسته اسلام، موضوعي جالب توجه و مورد مناقشه بين اصحاب فکر، عالمان ديني و همچنين شهروندان جامعه ديني قرار گرفته است. حجاب همچنين بعد از رشد روز افزون پديده بانوان محجبه در کشورهاي غربي به يکي از چند مبحث مورد توجه مردمان مغرب زمين تبديل شده تا جايي که جنبه هاي نظري و معرفتي در کنار جنبه هاي عملي و رفتاري آن مورد بررسي و مداقه دانشمندان و جامعه شناسان آن ديار نيز قرار گرفته است.«حجاب»، اين واژه عربي، در نگاهي به معناي پوشيدن، پوشش، پرده و حاجب است که البته در اين ميان، معناي «پرده» بيشترين کاربرد را دارد و همين امر موجب شده است که عده زيادي گمان کنند که اسلام خواسته است زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود.
انديشمند شهيد مرتضي مطهّري در اين باره مي فرمايد: «پوشش زن در اسلام اين است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گري و خودنمايي نپردازد. حدود اين پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنّت، مي توان به دست آورد. آياتي که در اين باره هست، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماس هاي زن و مرد را ذکر کرده است، بدون آنکه کلمه «حجاب» را به کار برده باشد.»(مطهری،1375،28)
حجاب داراي ابعاد مختلفي همچون معرفتي، ديني، تاريخي و نمادين است. حجاب به تعبيري روشن يکي از مرزهاي نفوذ ناپذير عالم اسلام با دنياي غير است. ردپاي حجاب در غرب حتي به حوزه هاي پسامدرنيسم، فمنيسم بومي و اسلامي، نماد و سبک شناسي و مسائل قدرت کشيده شده است. اين موارد فقط واجد يک مفهوم اند: قدرت و اهميت حجاب.
حجاب بعداز تولدش درمشرق زمين هنوز هم دربسياري ازمناطق جهان نشانه زنده بودن سنت ودين است اما حجاب در نگاه غرب، نماد غيريت اسلام و همچنين نماد و مظهر ظلم به زنان مسلمان است.اين طرز تلقي ناصواب از حجاب در مواردي بسيار، احساسات ضد اسلامي آنها را بر مي انگيزد.
حجاب در معناي کلي و عملي آن در غرب فرآيندي را سبب ساز شده است که فرد محجبه، آن را به عنوان نماد و شاخص موقعيت اجتماعي و هويت خويش قرار مي دهد.حجاب امروز به خصوص در غرب به واسطه موج گرايش به آن متضمن پيوندهاي پيچيده علائق و باورهاي فردي و سياسي و مذهبي است. حجاب براي بسياري نماد آشکاري از ايمان و عقيده شخصي آميخته با مسائل ديني و فرهنگي است و براي بسياري ديگر مبارزه اي سياسي و عبادي عليه وضع موجود و مبارزه اي نمادين براي بهبود شرايط موجود.حجاب هر چه باشد به مانند ساير تکاليف وابسته به اصول اسلام يک تکليف است. تکليفي به مثابه پرچمي که مشخص مي کند چگونه بايد زيست و براي تقرب به خداي خويش آن را بايد رعايت کرد. البته حجاب هم نه تحميلي بلکه انتخابي است. زيرا يکي از افتخارات دين اسلام اين است که دين انتخاب است نه تحميل. مگر نه اينکه نمي توان به زور آدميان را با حجاب يا بي حجاب کرد. نمونه بارز آن شکست پروژه کشف حجاب اجباري رضاخان است. رضا شاه در پروژه اش شکست خورد. چون از مباني ذهني و فکري مردم که همانا ارادت قلبي به دستورات اسلام است، ناآگاه بود.
![]() |
|||
|
1- - امام على عليه السّلام فرموده اند : پوشيده و محفوظ داشتن زن مايه آسايش بيشتر و دوام زيبايى اوست . غرر الحكم(5820)
2- امام صادق علیه السلام مي فرمايند: حجاب زن براي طراوت و زيبایي اش مفيدتر مي باشد. ( المستدرک، ج5)
3- امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار میدهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بیحساب و بیرویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر میتوانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند
4- حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند
5- رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان میخندند) زمانی است که زن بیحجابی و بدحجابی میمیرد، و بستگان او را در قبر میگذارند و روی آن زن را با خشت و خاک میپوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان میخندند و میگویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک میکرد و به گناه میانداخت(پدر و برادر و شوهرش و...از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را میپوشانند.
6- در يك روز باراني حضرت علي(عليهالسلام) با پيامبر(صلياللهعليهوآله) در بقيع بودند كه زني سوار بر الاغ از آنجا عبور ميكرد. ناگهان پاي الاغ در چالهاي فرو رفت و زن از بالاي آن به زير افتاد. رسول خدا به سرعت روي خود را برگرداند. حاضران به رسول خدا گفتند اين زن شلوار به تن دارد. حضرت سه بار فرمود: خداوند زنان شلوار پوش را رحمت كند. سپس فرمودند: اي مردم! شلوار را به عنوان پوشش برگزينيد؛ چرا كه از پوشانندهترين لباسهاي شماست. و بهوسيلهي آن از زنان خود به هنگام خروج آنان از منزل محافظت كنيد. (البته بايد توجه داشت كه پيامبر، شلوار را به عنوان مكمل پوشش مطرح كردند، نه جايگزين پوشش!)
7- پیامبر فرموده اند:خدا مردانی را كه شبیه زن میشوند و زنانی را كه خود را شبیه مرد قرارمیدهند ، نفرین كرده است.
8- رسول خدا(ص) فرمودند:سه گروه، هرگز داخل بهشت نمیشوند :1- زنی که خود را درلباس وحرکات وامور دیگر شبیه مرد سازد و...
9- امام علی علیه السلام می فرماید: بهترین لباس ؛ لباسی است که تو را از خدا به خود مشغول نسازد.
10- در حدیث قدسی آمده است :به بندگانم بگوئیدبه لباس دشمنانم در نیایند و خود را شبیه دشمنان من نکنند که در این صورت آنها هم دشمنان من خواهند بود
11- پیامبر می فرمایند:خداوند شما را از عریان شدن نهی کرده است پس شرم کنید از فرشتگانی که همراه شما هستند همان گرامیانی که از شما جدا نمی شوند مگر هنگام قضای حاجت و خلوت کردن با همسر
12- از رسول خدا(صلياللهعليهوآله) پرسيدند: آيا در تنهايي ميتوانيم کشف عورت کنيم؟ حضرت جواب دادند: خداوند بيش از مردم سزاوار است که از او شرم شود.( سنن ابن ماجه )
13- رسول خدا(صلياللهعليهوآله)فرمودند: خداوند شما را از عريان شدن بازداشته است؛(بحار الانوار ج. 56) لذا از عريان شدن بپرهيزيد.( سنن الترمذي )
14- حضرت علي(عليهالسلام) مي فرمايند: وقتي كسي عريان شود، شيطان به او نظر مياندازد و در او طمع مي كند؛ پس خود را بپوشانيد.( تهذيب )
15- پيامبر سه بار فرمود :خدايا ! زنان شلوار پوش را بيامرز . اى مردم ! شلوار بپوشيد كه شلوار پوشاننده ترین جامههاى شماست و زنان خود را در موقعى كه بيرون مىآيند با شلوار حفظ كنيد
16- پيامبر فرمود: صيانت زن او را شادابتر و زيبايىاش را پايدارتر مىكند
17- پيامبر فرمود: غذائی بخور که خود می پسندی ولی لباسی بپوش که مردم می پسندند
18- در روایت است که برای پیامبر چند قواره پارچه آوردند پیامبر قواره ای را به یكی از یاران خود داد و به او فرمود كه این را دو قسمت كن: قسمتی را برای خود جامه كن و قسمت دیگر آن را به همسرت بده تا برای خود روسری كند. بعد به وی فرمود: به همسرت بگو برای این پارچه آستری فراهم كند تا بدن وی از زیر آن نمایان نباشد.( سنن أبی داود، ج 2)
19- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: هلاكت زنان امت من در دو چيز است: «طلا و لباس نازك».( شيخ مفيد، امالي).
20- حضرت علي(ع) فرمودند: بر شما باد بر پوشيدن لباس ضخيم؛ چرا كه هركس لباسش نازك باشد، دينش نازك است.
21- اسماء دختر ابوبکر و خواهر عایشه به خانه پیغمبراکرم(ص) آمد درحالی که جامههای نازک و بدن نما پوشیده بود.رسول اکرم(ص)روی خویشرا ازوی برگرداند و فرمود:ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر ازمچ دست به پایین و صورتش(الدرالمنثورج 5)
22- رسول خدا(ص) وضعيت دوران ما را از قبل پيش بيني ميكنند: در آخر امت من، مرد نماهايي هستند كه سوار بر وسايل نقليه خود، بر در مساجد پياده ميشوند. زنان اينان، پوشيدههايي برهنهاند كه موهايشان برآمده است. اينها زنان نفرينشدهاند.( المحاسن، ج1)
23- رسول خدا(ص) میفرماید: برای زن جایز نیست مچ پایش را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت میکند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ میشود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت میکنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است.هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ پای خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیرشوهرش انجام دهد دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسیت به خود خشمگین کرده است.
24- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند:1- زر و زيور خود را در منظر و ديدگاه غيرشوهر مگذار و در غياب شوهر خود را خوشبو مكن و مچ پا را نشان مده اگر چنين كنيد دينتان را تباه و خدا را به خشم آورده ايد.
25- پيامبر اکرم(ص)زنان را از پوشيدن لباسهاي توجه برانگيز بر حذر ميداشتند.
26- امام صادق(ع) به یکی ازخواهران محمدبن ابیعمیر فرمود : وقتی که به دیدار برادرت رفتی لباسهای رنگارنگ و تحریکآمیز برتن نکن.
27- رسول حق (ص) به حولا فرمود :روسرى خود را كه جلب نظر مى كند نشان مده اگر چنين كني دينتان را تباه و خدا را به خشم آورده اي.
28- امام رضا (ع):هر کس لباس بپوشد تا مباهات و جلوه گری کند خدا رحمتش را از او باز می دارد .(همراه با نماز)
29- پيامبر فرمود: لباسی بپوش که انگشت نمای مردم نشوی و عزت واحترامت هم محفوظ بماند.
30- فضيل بن يسار مي گويد از امام صادق عليه السلام پرسيدم كه آيا ساعد های زن از قسمتهائي است كه بايد از غير محارم بپوشاند ؟ فرمود بلي و آنچه زير روسري قرار مي گيرد بايد پوشيده شود همچنين از محل دستبند به بالا بايد پوشيده شود . (كافي جلد 5 )
31- نمایان ساختن تمام بدن برای زوج رواست و سر و گردن را می توان در برابر پسر و برادر آشكار كرد، اما در برابر نا محرم باید از چهار پوشش استفاده كرد: پیراهن (درع)، روسری (خمار)، پوششی وسیع تر از روسری كه بر روی سینه می افتد (جلباب) و چادر (ازار).(مجمع البحرین).
32- عایشه می گوید: دختر عبدالله بن طفیل كه برادر مادری من بود در حالی كه زینت كرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر(صلی الله علیه وآله)نیز وارد شد و هنگامی كه او را دید از او روی برگرداند. عایشه گفت یا رسول الله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر فرمود: هنگامی كه زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست كه جز روی خود موضع دیگری را نمایان كند.( جامع البیان، ج 9)
33- امام صادق(ع) ميفرمودند:«سزاوار نيست زن مسلماني، لباسي بپوشد كه بدن وي را نميپوشاند»
34- عبداللّه بنعباس، مفسّر و شاگرد سرشناس اميرالمؤمنين علي(ع) گفته است:زن (بايد) مو و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشاند.»( مجمع البيان، ج7)
35- از حدیث امام باقر استفاده میشود که محارم زن مانند برادر، پدر و ... حق ندارند به همه جای زن بنگرند و زن نیز نباید بگذارد پایینتر از جای گردنبد و بالاتر از مچ دست آشکار گردد. چنین نیست که زن نزد محرمها، هر لباسی بپوشد و با هر آرایشی بیرون آید واندام خود را بنمایاند.
36- يكي از اصحاب پيامبر ميگويد روزي نشسته بودم و لباسم كنار رفت و ران پايم پيدا شد. پيامبر كه در حال عبور بودند، به من گفتند: ران خود را بپوشان كه جزء عورت است.( مسند احمد )(قابل توجه برخی آقایان)
37- حضرت موسي(عليهالسلام) آنقدر بر پوشيدگي خود محافظت ميكرد كه مردم ميپنداشتند وي بيماري جسماني دارد. رسول خدا(صلياللهعليهوآله) دربارهي او ميفرمود: همانا موسي مردي باحيا و پوشيده بود كه به دليل حيايش، هيچ نقطه از بدن وي ديده نشد و لذا هنگامي كه ميخواست وارد آب شود تا بدنش وارد آب نميشد، لباس خود را بيرون نميآورد؛ در حالي كه بنياسرائيل حيا نميكردند و در برابر هم براي شستشو برهنه ميشدند و به يكديگر نگاه ميكردند.
38- پيامبر اكرم(صلياللهعليهوآله) هم هرگاه ميخواستند غسل كنند، كسي بهوسيلهي پرده ايشان را مستور ميساخت.
39- امام صادق(عليهالسلام) پوشيدگي شديد لقمان را از علل حكيم شدن وي ميدانند. (قابل توجه کسانی که می گویند پوشش فقط برای زن است)
40- پيامبر روزي يكي از كارگران خود را ديد كه در فضاي باز غسل ميكند. به وي فرمود: نميبينم از خدايت شرم كرده باشي! مزدت را بگير ما نيازي به تو نداريم.( المصنف )
آسيب اجتماعى به نوعى عمل فردى يا جمعى گفته مىشود که در چهارچوب اصول اخلاقى و قواعد جمعى به صورت رسمى يا غير رسمى مورد رعايت قرار نگيرد و در نتيجه با منع قانونى يا قبح اخلاقى جامعه روبرو مىگردد
بنا به اين تعريف، چون حجاب اسلامى در چهارچوب اخلاق دينى قرار مىگيرد. عدم رعايت آن نوعى آسيب اجتماعى ساده تلقى مىگردد. اين آسيب خود داراى مراتب و دستهبندىهاى خاصى است..
با کمال تأسف، همزمان با گام نهادن بشر به سکوی فن آوری بر مغز واراده بشر،آسیب های اجتماعی نیز شکل تازه به خود گرفت زن که مظهر عفاف، حیا وعشق ورزی به قداست وپاکی، مام بشریت محسوب می شد وتداعی صفات فرشتگان درروی زمین وکانون گرم خانواده می نمود، به عنوان ابزاری بی مقدار در سراشیبی سقوط قرار گرفت وکرامت ذاتی اش زیر غباری از غفلت وفراموشی مدفون شد.
ازآن پس، اساس ازدواجها درهم ریخت ونظام های دقیقی که در طول قرنها زندگی آدمیان برای اداره وبقای خانواده ونیز روابط انسانی میان زن ومرد، وضع شده بود یکباره فروریخت واز ارزش واعتبار زن، درنظر مردانی که برای وصول به کعبه وجود زن، حریمی ملکوتی ساخته بودند، کاسته شد تا آنجا که آنچه ازبدی، گناه، عصیان، خیانت، کم ارادتی وتجاوز به زن ومقام شامخ او بود، درحق او روا داشتند.
اختلالات عصبی روانی، طلاق ،شیوع انحراف جنسی، سلب امنیت زنان، بیشترین آسیبهای اجتماعی زنان است این دسته از آسیبها اغلب با سایر آسیبها در ارتباط نزدیک هستند و گاهی حتی موجب بروز مشکلات جدی میشوند. مثل بیماری ایدز که با انحرافات جنسی ارتباط نزدیک دارد.
مبارزه با این دسته از آسیبها در برخی موارد نیازمند تغییرات اساسی اجتماعی است و لازم است تحولاتی کلی و برنامهریزیهای دقیقی جهت رفع آنها صورت گیرد و این تغییرات با ارائه آموزشهای وسیع اجتماعی برای افراد و خانوادهها و رفع عوامل بنیادی امکانپذیر خواهد بود. يکي از برنامه ها مسأله حجاب و عفاف بوده است و خالق بشر که بر تماي اسرار و رموز آفرينش، عالم خبير است، زيبايي، امنيت، رشد و تعالي انسان ها به خصوص زن را در عفاف و حجاب دانسته است،زیرا عفاف وحجاب تاثیر فراوانی بر کاهش آسیبهای اجتماعی دارد آيات نوراني قرآن کريم ضرورت اين حکم الهي را به نحو مطلوب تبيين کرده است،
رابطه بد حجابى با آسيب اجتماعى
ابتدا بايد آسيب اجتماعى را معنا کرد. بنا به تعريف، آسيب اجتماعى به نوعى عمل فردى يا جمعى گفته مىشود که در چهارچوب اصول اخلاقى و قواعد جمعى به صورت رسمى يا غير رسمى مورد رعايت قرار نگيرد و در نتيجه با منع قانونى يا قبح اخلاقى جامعه روبرو مىگردد
بنا به اين تعريف، چون حجاب اسلامى در چهارچوب اخلاق دينى قرار مىگيرد. عدم رعايت آن نوعى آسيب اجتماعى ساده تلقى مىگردد. حال اين آسيب خود داراى مراتب و دستهبندىهاى خاصى است.
پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع
طلاق و تهدید خانواده
از پی آمدها ی زیان بار رعایت نکردن عفاف و حجاب، طلاق و جدایی زن و شوهر و از هم پاشیدن نظام خانواده است؛ طلاق در نظر اسلام مبغوض ترین حلال می باشد که تنها در صورت اختلافات حل ناشدنی ضرورت می یابد. معیارهایی از قبیل ایمان، آراستگی به فضایل اخلاقی و انسانی، اصالت خانوادگی و امثال اینها را برای انتخاب همسر شایسته، مقرر فرموده و حقوق و وظایفی را برای زوجین مشخص کرده است. برای طلاق نیز شرایطی معین کرده که شامل بعد از آن، هم چون رجوع و بازگشت دوباره شوهر به زندگی مشترک می شود، همه اینها مربوط به خانواده است.اما آنچه به اجتماع باز می گردد، سلامت و امنیت جامعه از هر گونه اقدامات منافی عفت و حیا است.
هوس مداری در خانواده
اساسا طلاق در اثر اختلافات عمیق زن و شوهر تحقق می یابد که عمدتا از خودخواهی و هوس ناشی می شود.
عامل بسیار موثر و سازنده در شخصیت الهی انسان، عفت عمومی، سلامت و پاکی جامعه از عوامل غفلت آفرین و هوس آلود و ناپاکی ها است که عمده آنها هتک حریم حجاب و پوشش عفیفانه و ضعف غیرت و عفت دختران احساس مسئولیت پدران و مادران و شوهران آنها می باشد که افراد جامعه را به سمت هوس های نفسانی سوق داده و باعث تباهی اخلاق آنان می گردند؛ در نتیجه حق محوری جای خود را به هوس بازی و خودخواهی می دهد که عامل اصلی بروز اختلافات و در نهایت طلاق است.
چشم چرانی و مقایسه با همسر
هرگاه زنان با ظاهری آراسته و بدن نما در جامعه حاضر شوند، مردان عادی با چشم چرانی و مشاهده زیبایی های ظاهری و مقایسه همسران خویش با این زنان ...که طبیعتا میوه تلخ آن بی رغبتی یا کاهش محبت به همسران خود می باشد- زمینه بهانه جویی مردان و عیب جویی وتحقیر و بی احترامی به زنان خویش و درنتیجه بروز اختلافات، ایجاد شده و در نهایت به طلاق و جدایی کشیده می شود.
شهوت طلبی و لذت گرایی
ازدواج، پیوند واتحاد و مصاحبت جسمی زوجین است و این اتحاد در صورتی محقق می شود که دو روح در ابعاد والای انسانی از سنخیت و شباهت برخوردار باشند. آزادی غیر معقول زنان- که آزادی در اسارت هوا و هوس است- شعله های هوس و شهوت را در مردان بر می فروزد و لذت گرایی را در آنان رشد می دهد.لذا عده ای برای تأمین خواسته های شهوانی بی حد و مرز خود با ترفندهای گوناگون، همسران خویش را طلاق می دهند تا به خودخواهی و شهوت حیوانیشان پاسخ مثبت بدهند!
دوستی های نامشروع
حضور تحریک آمیز زنان درصحنه اجتماع، از یک سو باعث ایجاد روحیه شهوانی در مردان، در نتیجه رواج دوستی با صنف مخالف و روابط نامشروع می شود؛ به گونه ای که علاقه آنها به همسران خود کاهش می یابد و در نتیجه پایه و رکن زندگی شیرین متزلزل می گردد.
غفلت از معیارهای اصولی در گزینش همسر
خودنمایی دختران سبب انتخاب و گزینش غلط و نادرست آنان در ازدواج می گردد، و غفلت از معیارهای اصولی و سازنده درانتخاب همسر، مانع واقع بینی شده و در نتیجه پس از ازدواج و گذشت مدت زمانی متوجه شکست در ازدواج شده و به تدریج میان آنان و شوهران شان فاصله می افتد و سرانجام کارشان به طلاق کشیده می شود
فریب ظواهرآراسته
و انتقام جویی خودآرایی و نمایش جاذبه های زنانه موجب می شود جوانان مجرد، از ظواهر آراسته و آرایش شده آنها فریب خورده و شیفته آنها گردند وپس از ازدواج و چند روز و سال دریابندکه همسرشان شایسته محبوبیت نبوده و در این پیوند زناشویی ناموفق بوده و دچار زیان شده اند. دراین صورت عشق تبدیل به نفرت دشمنی می شود و درصدد انتقام بر می آیند و ضمن تحقیر سرزنش و عیب جویی و سوءظن به همسران خود، درنهایت آنان را طلاق می دهند.
گرایش مردان به چندهمسری
از ویژگی های زنان، انحصارطلبی درمعشوق و محبوب بودن است؛ اقتضای یگانه معشوقه بودن زن آن است که قلب همسرش کسی جزاو را نخواهد و قلبش تنها در گرو محبت و عشق او و فرزندانش باشد و هرگز سراغ زن دیگر –هوو- نرود ؛ اگر چه این میل طبیعی باید تعدیل شود.زندگی تک همسری بهتر وبا صفا تر است، مگر در مواقع ضروری و با رعایت شرایط خاصی بویژه شرایط عدالت که در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام برآنها تاکید شده است.اما بحث در ازدواج های غیرمنطقی وغیرضروری است که بدون تردید علت آن هوس بازی و شهوت رانی است اما نباید فراموش کرد که غالبا منشأ چنین ازدواج هایی جلوه گری و پوشش های تحریک آمیز زنان است؛ به عبارتی بد حجابی و خودنمایی زنان با تحریک پذیری و ایجاد شهوت و هوس در مردان ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد؛ امکان ندارد تحریک جنسی درجامعه باشد اما در مردان عادی جامعه که از کنترل چشم و تقوای لازم برخوردار نیستند، هوس و میل به کام جویی ایجاد نکند و همین هوس و میل هاست که درمردان تک همسر گرایش به ازدواج مجدد را پدید می آورد، زیرا چنین مردانی با دلدادگی و مجذوب شدن به جاذبه های آشکار زنان، اندک اندک به ازدواج با آنها تمایل نشان می دهند که با کاهش محبوبیت همسر قبلی ملازم و همراه است و یا چه بسا محبت او را از دل خارج نموده وتنها به همسر جدید خود می اندیشند و دل می بندند.بدیهی است کاهش محبوبیت فشارهای روحی و اختلال های روانی و جسمی را برای زن اول وفرزندان او ایجاد می کند.
ایجاد اختلال روانی و عصبی
بیماری های روحی و اختلال های روانی و عصبی ناشی از چند عامل است که ریشه عمده آن ها را باید در جامعه هوس آلود وخودنمایی زنان جست و جوکرد دراین جا آنها را برمی شماریم:
الف- محرومیت از نیازهای ضروری جسمی و مادی
ب- عدم تأمین نیازهای عالی روحی
ج- انحراف از فطرت انسانی و مسیر طبیعی غریزه جنسی
د- شهوت طلبی افراطی و غیرقابل کنترل
محرومیت از نیازهای ضروری جسمی و مادی(اختلالات روانی)
عواطف انسانی دراثر گرایش به سمت بی بندو باری ها و شهوات ودنیا زدگی تضعیف گشته و در نهایت از امور انسانی والهی همانند کمک به محرومان و نیازمندان جامعه غفلت خواهد شد.اصولا منشأ فقرها و محرومیت ها همانا نظم و بی عدالتی و نرسیدن طبقه محروم و کم درآمد به حقوق مسلم خود است که محصول عواملی از جمله غفلت طبقه مرفه از مبدأ و معاد فریب خوردن از جاذبه های دنیایی و تحریکات جنسی می باشد، لذا در زمان حکومت حضرت مهدی (ع) این نوع فقر اقتصادی رخت برمی بندد.
عدم تأمین نیازهای عالی روحی (اختلالات روانی)
همان گونه که کم توجهی به نیازهای جسمی و بدنی، سلامت بدن و چه بسا حیات طبیعی انسان را در معرض خطر قرار می دهد،بی اعتنایی به نیازها و خواسته های روحی و قوانین مربوط به روان هم سلامت روح و شخصیت را مختل کرده ، حیات معنوی آن را در معرض خطر قرار می دهد ،کشاندن افراد به سمت شهوات و تمایلات غیر معقول نفسانی از طریق تحریکات جنسی زنان وامثال آن ، موجب بی اعتنایی و یا کم توجهی به نیازهای باطنی و روحی می شود؛ به همین دلیل بیماری خود فراموشی و ازخود بیگانگی از شایع ترین بیماری های روحی است که اکثر افراد بشر دچارآن هستند و عمده اختلال ها و بیماری های روانی و مشکلات جوامع بشری ناشی از آن است.
انحراف از فطرت انسانی و مسیر طبیعی غریزه جنسی (اختلالات روانی)
به طور کلی هر حرکتی که برخلاف ساختار فطرت و طبیعت آدمی باشد،ضربه و زیان بزرگی بر گوهرشریف روح و جسم است انحرافات جنسی نیزکه عمده ترین عامل آن لاقیدی و بدحجابی است، هرکدام منشأ اختلال ها و بیماری های روانی و عوارض نامطلوب جسمی خواهد بود.
شهوت طلبی افراطی و غیرقابل کنترل (اختلالات روانی)
غریزه جنسی از نظر حرارت جسمی ظرفیت محدودی دارد،به همین دلیل غریزه جنسی با یک همسر ارضا می گردد ، اما از نظر روحی ممکن است به صورت عطش نفسانی درآید و گنجایش نامحدود و ارضا نشدنی پیدا کند.این حالت غالبا به خاطر کنار زدن حریم ارزشی حجاب و معاشرت های آزاد و سهولت اطفا و ارضای شهوت از راه نامشروع به وجود می آید. و از آن جا که آرزوها وخواسته های نفسانی نامحدود دردنیای محدود محقق نمی شود لذا در اثر احساس محرومیت تعادل روحی و روانی خویش را ازدست داده و گرفتار انواع بیماری ها و اختلال های روانی خواهد شد!
سلب امنیت زنان(پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع)
امنیت جنسی، جانی و آبرویی زنان در جامعه از مهمترین نیازهای اجتماعی آنان است. این امنیت با توجه به ویژگی های خاص آنان چه از بعد جاذبه های جنسی، جسمی و رفتاری که خداوند برای تحقق و تداوم مقام معشوقه بودن در خانواده به آنان ارزانی داشته و چه از جهت ضعف جسمانی در مقایسه با مردان که آن هم ناشی از لطافت، ظرافت و جمال آنهاست از اهمیت بسیاری برخوردار است.عفاف باطنی و فطری زن، زینت گوهر روح و دژ محکم امنیتی اوست و عامل حجاب کامل و عدم اختلاط با مردان ضامن کنترل غریزه ها و میل های او و حافظ بهداشت و سلامت روانی، اخلاقی و غریزی افراد جامعه و بالاخره باعث تأمین امنیت اجتماعی زن است
شیوع انحراف جنسی (پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع)
انسان ها- اعم از مرد و زن – دربرابر غریزه جنسی به سه گروه تقسیم می شوند:
1- کنترل و تعدیل درسایه تقوای الهی واشباع آن از راه ازدواج؛
2- افراط و زیاده روی و انحراف؛
3- تفریط و بی توجهی به این میل نفسانی؛
در حقیقت این افراد به فلسفه حقیقی پوشش پی نبرده اند و دلیل حکیمانه این حکم الهی را ندانسته اند و با جهل خود مانع تحقق فلسفه حکیمانه آن در جامعه شده اند، در واقع این افراد مسئول بسیاری از اثرات بد عمل نکرد به این تدبیر حکیمانه الهی اند چراکه با ترویج بدحجابی و تمسخر و استهزاء افراد با حجاب؛ اولین نطفه های مشکلات و ناهنجاری های اجتماع را ایجاد کرده اند و در گناه افرادی که این مشکلات را با بدحجابی و بی حجابیشان بر جامعه تحمیل می کنند سهیم و شریکند.